یادداشت ولایتی| نقش ثقةالاسلام تبریزی در مبارزات ضد استبدادی و سلطه خارجی
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۸۶۴۱۵
علیاکبر ولایتی در پیامی به همایش ملی «ثقه الاسلام شهید میرزا علی آقا تبریزی» نوشت شهادت ثقهالاسلام نشانه بارز از حضور علما و روحانیت شیعه در مراحل مختلف مبارزه علیه استبداد و سلطه بیگانه بود. - اخبار سیاسی -
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، صبح امروز در همایش ملی «ثقه الاسلام شهید میرزا علی آقا تبریزی» که با حضور جمعی از پژوهشگران ملی و مسئولان استان آذربایجان غربی در تالار وحدت دانشگاه تبریز برگزار شد، یادداشتی از علیاکبر ولایتی دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی در تجلیل از این عالم مجاهد قرائت شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن زیر پیام آقای ولایتی در این همایش است که به شرخ زیر است:
شهادت ثقهالاسلام نشانه بارز از حضور علما و روحانیت شیعه در مراحل مختلف مبارزه علیه استبداد و سلطه بیگانه بود. این مبارزه ضد حکومت جور و دخالت بیگانه از زمان مرحوم میرزای شیرازی بهصورت آشکار شروع شده بود؛ تا قبل از آن، معمولاً علمای شیعه مشوق و حامی حکومتهایی بودند که در نزد مردم مقبولیت نسبی داشتند و در مقابل بیگانگان میجنگیدند. اولین نمونه آن ایستادگی و مقاومت مردم در برابر تجاوز روس در زمان فتحعلی شاه قاجار به فتوای شیخ جعفر نجفی معروف به کاشفالغطاء (وفات: 1237ق) و 142 نفر دیگر از علماء بود. ایشان مردم را به جهاد دعوت کردند و مردم عادی روسها را شکست دادند و تا تفلیس پیش رفتند.
از زمان ناصرالدین شاه سنتشکنی اتفاق افتاد و این پادشاه برای تفریح و خوشگذرانی با مقروض کردن کشور در سه نوبت به اروپا رفت؛ در یک نوبت، امتیاز کشت و داشت و برداشت توتون و تنباکو را به تالبوت (یکی از کمپانیهای بزرگ انگلیسی) داد و تجار معروف را دچار ورشکستی کرد.
علما مثل مرحوم سیدعلیاکبر فالاسیری از شیراز و سیدمحمدحسن آشتیانی از تهران، میرزا جواد تبریزی، حاج محمدتقی نجفی معروف به آقانجفی از اصفهان در مقابل آن ایستادند. مرحوم فالاسیری در شیراز روزی که برای خواندن زیارت عاشورا به صحرا رفته بود توسط نیروهای حکومتی دستگیر شد و وی را به شکل نامناسبی بر مرکبی بدون جهاز به بوشهر روانه کردند. وی از آنجا به بصره رفت و از آنجا به سامرا نزد مرحوم میرزای شیرازی که اعلم علمای وقت بود رفت. مرحوم میرزا طی مکاتبانی محترمانه به ناصرالدین شاه در این خصوص تذکر داد و خواستار لغو این معاهده شد ولی اولینبار در تاریخ از صفویه تا قاجار نامه عالم شیعه با بیحرمتی پادشاه روبهرو شد. درنتیجه مرحوم میرزا فتوای معروف تحریم تنباکو را صادر فرمودند و چنان مؤثر شد که حتی در حرمسرای ناصرالدین شاه قلیانها را شکستند.
ناصرالدین شاه برای تأمین هزینههای سفر دوم خود با بارون جولیوس دورویتر قراردادی منعقد کرد که براساس اسناد موجود در مقابل 300هزار لیره رشوه به شاه و 50هزار لیره به میرزا حسین خان سپهسالار ایران تحتالحمایه انگلیس میشد. هنگام بازگشت، مرحوم حاج ملاعلی کَنی از علمای بزرگ تهران به شاه هشدار داد که باید عامل این قرارداد ننگین یعنی میرزا حسین خان سپهسالار برکنار شود که چنین شد.
** میرزاعلی ثقهالاسلام تبریزی حامی مشروطه مشروعه بود
در سومین سفر، قرارداد لاتاری با وساطت میرزا ملکم خان بسته شد که با مقاومت علما لغو شد؛ بالاخره مظالم قاجار چندان بالا گرفت که ناصرالدین شاه به دست میرزا رضا کرمانی کشته شد و در زمان مظفرالدین شاه، مردم به رهبری علما برای عدالتخانه و بعدها مشروطه قیام کردند. علما از همان ابتدا تذکر میدادند که مشروطه باید مشروعه باشد والّا به بیراهه خواهد رفت؛ از علمای معروف حامی مشروطه مشروعه میرزاعلی ثقهالاسلام تبریزی بود.
آذربایجان از قدیم، در خط مقدم مقاومت در برابر دشمنان ایران بود که از جمله سرداران رشید آن به ستارخان و باقرخان میتوان اشاره کرد. ستارخان خود میگوید که به دستور علمای نجف به تهران حرکت کرده است.
مرحوم میرزا علی ثقهالاسلام تبریزی (1277ق، تبریز-1330ق، تبریز) فرزند حاج میرزا موسی ثقهالاسلام (از علمای فعال در واقعۀ تحریم تنباکو) از علمای آذربایجان و از خاندانی معروف از علمای تبریز بود که رؤسای آن خاندان ملقب به صدرالعلماء بودهاند (نیکبخت، 1390، ص 861). میرزا موسی ثقهالاسلام پسر حاج میرزا محمدشفیع آقا صدر ثقهالاسلام و او پسر میرزا محمدجعفر صدر و او پسر میرزا محمدشفیع و او پسر میرزا یوسف و او پسر میرزا محمدعلی بود. میرزا محمدشفیع جدّ پنجم ثقهالاسلام تبریزی، معاصر نادرشاه بود و طبق فرمان نادرشاه در جمادیالاول 1153ق، به مستوفیگری دارالسلطنۀ تبریز برگزیده شده بود. مرحوم ثقهالاسلام خود میگوید: «همۀ قبیلۀ من عالمان دین بودند / مرا معلم حُسن تو عاشقی آموخت» (کاسمی، 1353، ص 503).
اصل این خاندان از خراسان بود که در 250سال قبل از ثقهالاسلام به تبریز مهاجرت کردند و در آنجا توطن جستند. وی در 7 رجب 1277ق، در تبریز ولادت یافت. در اوایل شباب از محضر جدّ خود (حاج میرزا محمدشفیع آقا صدر ثقهالاسلام) و در خدمت پدرش (حاج میرزا موسی) کسب علم نمود و در جوانی به عتبات مشرف شد و نزد علمای اعلام، به تکمیل معلومات پرداخت و در علوم اصول، فقه، حکمت، کلام، ادبیات، ریاضیات، تاریخ و نجوم، به پایۀ بلندی رسید. وی به فارسی و عربی و ترکی و فرانسه مسلط بود و شعر نیکو میسرود و خط را خوش مینوشت و در ترسل و انشاء، نثری شیرین و اسلوبی مرصّع داشت (کاسمی، همان، ص 503).
تصویری از شهید ثقة الاسلام تبریزی
پس از چند سال تحصیل، به وطن مراجعت کرد و پس از وفات پدرش، حاج میرزا موسی آقا در جای او با لقب ثقهالاسلام نشست. وی در ادبیات فارسی و عربی استاد بود. از نشانههای این استادی وی ترجمۀ بَثالشکوی اثر عبدالجبار عُتبی است. بثالشکوی قسمت سوم از تاریخ یمینی است که تا آن زمان ترجمه نشده بود. این ترجمه برحسب توصیه امیرنظام گَروسی انجام یافته است و یک نوع ترجمۀ آزاد به سبک ترجمۀ کلیله و دمنه است. امیرنظام که خود منشی و ادیب بود، پس از مطالعۀ ترجمۀ مزبور، ضمن مکتوبی آن را تقریظ نمود و این بین در آن مکتوب خطاب به ثقهالاسلام دیده میشود: «رو که بر آمد تو را به کِلکِ سخنگوی / آنچه علی را به ذوالفقار، برآمد».
از تألیفات او مرآتالکتب است که در آن، کتب رجالی شیعه را معرفی کرده است و از سال 1311ق تا آخر عمرش به تدوین و تهیۀ آن مشغول بوده است. دیگر اثر او رسالۀ لالان است که در آن، از سیاست و اجتماعیات بحث کرده و افکار خود را بهویژه دربارۀ مشروطۀ مشروعه بیان کرده و در دلیل نام این رساله مینویسد: «عریضۀ مشروطهطلبان از زبان مشروطۀ بیزبان به حضور آیاتالله فیالنام حججالاسلام – مدّ ظلّهمالعالی – که زبان لالان دانند». وی در این رساله مینویسد: «اگر ما آذربایجانیها غفلت کنیم، اولین بادۀ خذلان را از دست ساقی عدوان خواهیم نوشید».
مرحوم ثقهالاسلام به اوضاع عصر و رموز سیاست آشنا و آگاه بود. در موقع جنبش مشروطیت در ایران، ثقهالاسلام از علمای طرفدار مشروطۀ مشروعه بود؛ چنانکه در رسالۀ لالان مینویسد: «با این همه ظلم و جور و خودرأیی و عدم مساوات در حقوق مملکتی و با آن همه تسلط و نفوذ و کثرت و قدرت و علم معاش و علاوۀ بغض اسلام و طمع در ممالک اسلامیه که دول خارجه را هست و منکرِ آن یا جاهلِ صرف و یا معاندِ محض است، لابد و بالبداهه، رخنههایی که بر اساس بیضۀ اسلام وارد شده و میشود کار بهجایی خواهد کشید که اسلام بامَرّه مضمحل و موجب لعن حضرت ختمی مرتبت و اولاد طاهرین و تمامی آیندگان بر اهل عصر حاضر خواهد شد. پس غرض اصلی [از مشروطۀ مشروعه] حفظ بیضۀ اسلام اعتلای کلمۀ حقّه و سعی در محافظت آن است که معاذالله طوری نشود سلطنت اسلام یا ایران که مذهبش طریق اثناعشری است متزلزل یا نستجیرُبالله منقرض شده، قوۀ جامعه و هیأت اجتماعیۀ اسلامیه که مرکز آن سلطنت است از دست برود و مسلمین ذلیل و زبون و خار و لگدکوب ملل اجنبیه بشود».
وی پس از آنکه کار تبریز به قیام مسلح انجامید، به محمدعلی شاه تلگراف زد و او را نصیحت کرد. هنگامی که در سال 1327ق، روسهای تزاری با بهانهجویی به تبریز لشکر کشدند ثقهالاسلام درصدد چارهجویی برآمد تا خون ناحق ریخته شود و خواست که حاج صمدخان شجاعالدوله به عنوان مأموریت و نمایندگی از دولت وارد این شهر شود، نه خودسرانه و از طرف روسها، اما این مجاهدتها ثمری نداد و قشون روس وارد تبریز شد.
** دعوت ثقةالاسلام از مردم برای ترک عید و عزاداری بهدلیل تجاوز روسها
روسها در تبریز، باغ شمال را که یکی از عمارات دولتی بود، اشغال و تبدیل به کلیسا کردند. ثقهالاسلام در آن باب، به قونسولگری روس و رئیس ارتش مراجعه و اعتراض کرد. در این هنگام و به مناسبت نزدیکی نوروز، ثقهالاسلام مقالهای در روزنامۀ محلی نوشت و از این لحاظ که بیگانگان به خاک ایران تجاوز کردهاند، مردم را به ترک عید و رعایت سوگواری دعوت کرد و بدین شعر، تأثرات خود را آشکار کرد: عید آمد و افزود غمم را غم دیگر / ماتمزده را عید بود ماتم دیگر».
پس از نشر این مقاله، با اینکه ثقهالاسلام جانش در خطر بود، باز از تبریز بیرون نرفت و نهایتاً توقیف شد. روسها از او خواستند کاغذی بگیرند که جنگ و تیراندازی اول از ناحیۀ مجاهدین و ایرانیها شروع شده تا خود را به این وسیله در نظر دیگران تبرئه نمایند. ثقهالاسلام به این امر حاضر نشد و شهادت را به تن پذیرفت و در روز عاشورای سال 1330ق (31 دسامبر 1911م)، به همراه هفت تن از یارانش (حسن، ضیاءالعلماء، محمدقلی خان، صادقالملک، مشهدی محمدابراهیم قفقایچی، قدیر و شیخ سلیم)، به دار آویخته شد. هنگام رفتن به پای دار، خود را نباخته بود و دیگران را تسلی میداد و به شجاعت وا میداشت.
ادیبالممالک فراهانی در شهادت او سروده است: «علی فرزند موسی عالِمِ راد / جهانِ فضل و دانش، کرسیِ داد / گرامی فَحل و دانشمندِ استاد / به دارالخُلد شد از دارِ بیداد / فلک گفتا که در ماه محرم / علی بر دار شد مانند میثم».
پس از انقلاب روسیه، آزادیخواهان ایران، انقلابیون روسیه، والی آذربایجان، قونسول روسیه و صاحبمنصبان ارشد قشون روس، بهطور رسمی بر سر قبر او حاضر شدند و پس از ادای احترام و نطقهایی، بر مزار او گل پاشیدند (مجتهدی، همان، ص 61؛ صفوت، 1376، ص 64؛ نیکبخت، همان، ص 864).
منابع
صفوت، محمدعلی (1376). داستان دوستان یا تذکرۀ ادبا و شعرای آذربایجان، بهکوشش غلامرضا طباطبایی مجد، قم، چاپخانۀ قم.
کاسمی، نصرهالله (1353 – شهریور). «زندگینامۀ شهید نیکنام ثقهالاسلام تبریزی و بخشی از مشروطیت ایران»، گوهر، شمارۀ 18، ص 497-509.
مجتهدی، مهدی (1327). رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، تهران، بینا.
«رسالۀ لالان: شاهکار اندیشۀ سیاسی ثقهالاسلام تبریزی» (1382). آموزه، شمارۀ 3، ص 385-408.
نیکبخت، رحیم (1390 – بهار). «دو روایت از حیات و شهادت شهید میرزا علی ثقهالاسلام تبریزی»، پیام بهارستان، دورۀ دوم، سال سوم، شمارۀ 11، ص 861-870.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: علی اکبر ولایتی علی اکبر ولایتی علی ثقه الاسلام تبریزی ناصرالدین شاه مرحوم میرزا میرزا موسی میرزا علی حاج میرزا علی اکبر روس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۸۶۴۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هزینه فایده سفر رئیس جمهور به پاکستان
محمد حسین بنی اسدی، سرکنسول سابق ایران در لاهور پاکستان و کارشناس مسائل شبه قاره در یادداشتی برای جماران نوشت:
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان بهدعوت آقای شهباز شریف نخست وزیر پاکستان، در راس یک هیئت عالی رتبه سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی و فرهنگی و به منظور یک دیدار سه روزه رسمی در تاریخ سوم اردیبهشت وارد اسلام آباد پایتخت پاکستان شد . ابراهیم رئیسی پس بازدید از دو شهر بزرگ لاهور و کراچی در تاریخ پنجم اردیبهشت این کشور را به مقصد سریلانکا ترک کرد.
ابراهیم رئیسی در بدو ورود به اسلام آباد از سوی آقای ریاض حسین پیرزاده وزیر مسکن پاکستان مورد استقبال قرار گرفت . رییس جمهور کشورمان در کاخ نخست وزیری مورد استقبال شهباز شریف نخست وزیر قرار گرفت و طی اقامت در اسلام آباد علاوه بر نخست وزیر با آصف علی زرداری رئیس جمهور ، ایاز صادق رئیس مجلس نمایندگان، یوسف رضا گیلانی رئیس مجلس سنا و ژنرال عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان دیدار و گفتگو کرد.
طبعا در این گفتگوها طیف گسترده ای از موضوعات سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی در حوزه دوجانبه، منطقه ای و بین المللی مورد گفتگو و تبادل نظر قرار گرفت که منجر به امضای هشت فقره سند شامل ٣ توافقنامه و ۵ یادداشت تفاهم مشترک بین ایران و پاکستان به شرح زیر شد : ١. موافقتنامه امنیتی ٢. موافقتنامه قضایی در امور مدنی و تجاری ٣. موافقتنامه در امور بهداشت دامی ۴. یادداشت تفاهم ایجاد مناطق آزاد و مناطق ویژه اقتصادی ۵. یادداشت تفاهم توسعه منابع انسانی پاکستان ۶. یادداشت تفاهم تبادل فیلمهای سینمایی ٧. یادداشت تفاهم شناسایی متقابل استاندارد ٨. یادداشت تفاهم همکاری های حقوقی .
سرانجام این دیدار با صدور یک بیانیه مشترک مرسوم در سفرهای سطح بالا به اتمام رسید و آقای رئیسی اسلام آباد را به مقصد لاهور و کراچی ترک کرد.
دیدار رییس جمهور به پاکستان قبل از تنش اخیر بین ایران و اسرائیل تنظیم شده بود و ارتباطی با تحولات اخیر در آسیای غربی نداشت.گرچه توسط برخی شخصیتها اشاراتی به اقدام شجاعانه ایران در هدف قرار دادن اسرائیل شد.
طی این سفر رسانه های پاکستان در سطح گسترده ای به پوشش خبری پرداختند. در سفر به لاهور و کراچی نیز مجموعه ای از برنامههای عمدتا فرهنگی و دیپلماسی عمومی برای رئیس جمهور و همسرش تدارک دیده شد که انعکاس گسترده ای در ایران و پاکستان داشت. در نظامهای فدرال مانند پاکستان سروزیر ایالت یا استاندار و وزیران ایالات هیچگونه اختیار مذاکره و تبادل نظر در امور کلان مثل سیاست خارجی، دفاعی، امنیتی و اقتصادی ندارند و صرفا سفر رئیس جمهور به این دو ایالت در چارچوب دیپلماسی عمومی قابل ارزیابی است .
تبادل سفر و گفتگو های مستمر و مستدام در سطوح عالی بین دو کشور همسایه امری پسندیده و ضروری است مشروط بر اینکه اینگونه سفرها به نتایج ملموس منجر و موازین معمول و تشریفاتی در شأن دو کشور نیز مراعات شود. به تعبیری مورد اشتیاق طرفین و به صورت مرضی الطرفین صورت گیرد ، در این سفر مواردی احساس می شود که نشان از عدم اشتیاق طرف پاکستانی می دهد از جمله در حوزه تشریفات و استقبال از رئیس جمهور کشورمان نوعی عقب گرد نسبت به گذشته احساس می شود .
به یاد دارم در سفر آقای روحانی به اسلام آباد در سال ۹۵ که شخصا شاهد بودم در همین فرودگاه شخص نواز شریف نخست وزیر وقت در پایین پلکان هواپیما از آقای حسن روحانی استقبال کرد و به نشانه احترام چند توپ نیز شلیک شد، به هنگام خروج نیز شخص رئیس جمهور آقای ممنون حسین در فرودگاه مهمان را بدرقه کرد و طی اقامت کوتاه آقای حسن روحانی دو مراسم ضیافت نخست وزیر و رئیس جمهور پاکستان برگزار شد.
اکنون در این سفر حضور وزیر مسکن پاکستان آقای ریاض حسین پیرزاده جای پرسش است و در عرف دیپلماتیک نوعی کاهش مراسم تشریفات سفر تعبیر می شود.
دست آوردهای سفر شامل هشت فقره سند فوق الذکر ، نامگذاری خیابانی به نام ایران ، دکترای افتخاری به رئیس جمهور ، بیانیه مشترک و چند مراسم فرهنگی و باز دید از چند مکان فرهنگی برای رییس جمهور و همسرش در مجموع از وزانت و اعتبار در چنین سطحی برخوردار نیستند.
اسناد امضاء شده در این سفر نیز از اهمیت و جایگاه خاصی حکایت نمی کند، به ویژه یادداشت تفاهم ها در شأن یک چنین دیدار عالی رتبه نیست و حتی در سفر مدیران میانی نیز قابل حصول بود .
هدفگذاری ده میلیاردی مبادلات تجاری بین دو کشور نیز با توجه به تحریمهای ایران و تاکید پاکستان بر رعایت این تحریم ها اقدامی حساب شده تلقی نمی شود به ویژه اینکه طی چند دهه گذشته دو کشور حتی نتوانسته اند سطح مبادلات خود را به ۵ میلیارد برسانند، حال ناگهان سطح ۱۰ میلیارد دلار را هدف گذاری کرده اند. همزمان با این سفر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بار دیگر پاکستان را تهدید به تحریم کرد و گفت احتمال تحریم کشورهایی که به دنبال همکاری تجاری با ایران هستند وجود دارد.
مبتکر هدفگذاری سطح ده میلیارد دلاری بین دو کشور باید روشن سازد در حالی که چندین سال است ایده شعار پنج میلیاردی توسط ایران ناکام مانده، حال چگونه و با چه ابزاری ده میلیارد دلار هدفگذاری شده آنهم با وحود تحریم ها و ارتباط نداشتن ایران با نهادهای اقتصادی جهان .
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قبل از سفر رئیس جمهور کلیپی از میزان مبادلات تجاری ایران و پاکستان را با رقم حدود دو میلیارد دلار صادرات ایران و ۶۷۳ میلیون دلار صادرات پاکستان به ایران پخش کرد. رئیس جمهور نیز از هدف گذاری ۱۰میلیارد دلاری برای مبادلات تجاری بین دو کشور سخن به میان آورد، این در حالی است که تحریم های ایران عملا تجارت مستقیم با پاکستان را مختل کرده است.
سفر رئیس جمهور به دو شهر بزرگ لاهور و کراچی بسیار به جا و مناسب ارزیابی می شود ولی باید این نکته را در نظر داشت که مردم پاکستان به طور کلی نسبت به ایران از چنین ابراز احساسات و علاقه ای برخوردارند و لذا نباید آن را محدود و منحصر به این سفر آقای رئیسی کرد . این علاقه پاکستانیها به ایران ریشه در تاریخ ، فرهنگ و پیوندهای مشترک تمدنی دارد که در نتیجه این عوامل و عناصر ، همدردی و همدلی و همراهی مردم پاکستان نسبت به ایران را ایجاد کرده است.
و اما ارزیابی نهایی از سفر رئیس جمهور به پاکستان:
تشریفات سطح پایین و دو روز سفر به لاهور و کراچی از نظر برخی بیانگر آن است که این سفر به اصرار طرف ایرانی صورت گرفته تا آقای رئیسی برای سفر به سریلانکا مستمسک سفر پاکستان را داشته باشد . پاکستانیها در مراودات با کشورهایی مثل ایران به امتیازات اقتصادی چشم دوخته اند همان انتظاری که از عربستان و سایر کشورهای عربی دارند. ولی از قرار معلوم نسبت به امتیاز مالی از ایران مایوس شده و از طرف دیگر دندان های ما را شمرده و ذائقه مسئولین را تشخیص داده اند. از این رو با اظهارات ستایش گونه و مدیحه سرایی از قدرت و شوکت و عظمت ایران در گذشته و حال دل ما را خوش کنند. در این سفر هم برخی چهره ها از ایران بهعنوان پادشاه جهان اسلام و شیر خاور میانه یاد کردند و البته از اینکه دل ما از عملیات وعده صادق خنک شده، سخن گفتند. ظاهراً این شگرد پاکستانیها جواب هم داده و رضایت طرف ایرانی را نیز جلب کرده است.
قبل از انقلاب در پاکستان ، ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده ولی طی چهار دهه گذشته به مرور این جایگاه ایران تقلیل یافته و عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس جای آن را گرفته اند به طوریکه شهباز شریف اولین سفر خارجی خود را به عربستان اختصاص داد و متعاقب آن، وزیر خارجه عربستان در صدر یک هیئت اقتصادی و سیاسی به اسلام آباد سفر کرده و پیرامون چگونگی سرمایه گذاری در پاکستان به مذاکره پرداخت. قرار است در آینده نزدیک، یک هیئت شامل شرکتهای عربستانی برای اجرای این تفاهمات به پاکستان سفر کنند.
پاکستان زمانیکه انتظارات خود از ایران را عملی نمی بیند و از سوی دیگر روابط را در یک فاز بی اعتمادی و بعضآ چالشی مثل تشکیل گروه زینبیون، موشکپرانی و گروههای تجزیه طلب و تروریست می بیند طبیعی است که روی روابط با عربستان تمرکز بیشتری کند و به ایران صرفا نگاه نمایشی برای استفاده داخلی داشته باشد.
در مجموع سطح تشریفات پایین که پاکستان برای رئیس جمهور قائل شد و اسناد نه چندان مهم امضاء شده و دست آوردهای ناچیز سفر بیانگر این است که اینگونه سفرها ی تشریفاتی و تجملاتی بیشتر با پیگیری ایران صورت گرفته که وزارت خارجه مدیریت آن را به عهده داشته و احتمالا حوزه سیاسی و اقتصادی وزارت خارجه بیشتر به خاطر کسب اعتبار سعی در متقاعد کردن عالی ترین مقامات از جمله رئیس جمهور به انجام سفر نموده در حالیکه شأن و جایگاه رئیس جمهور کشور به مراتب بیش از این است که خرج اینگونه سفر های تشریفاتی با دست آوردهای اندک شود.
به نظر می رسد حوزه پاکستان در وزارت خارجه توجه ویژه شخص وزیر و سازمانهای نظارتی به برنامه ریزی های سطحی کسانیکه تجربه لازم را در امور پاکستان ندارند و با دادن اطلاعات نادرست تصمیم گیران کلان را دچار اشتباه کرده و اعتبار کشور را قربانی امیال اداری و صنفی خود می سازند، طلب می کند.
روابط با پاکستان برای ایران اهمیت حیاتی دارد و ایجاب می کند به جای این سفرهای تشریفاتی با دست آوردهای ناچیز به موارد و مطالب عمیق و سرنوشت ساز تامین کننده منافع ملی ایران تمرکز شود وگرنه فرصتهای موجود از بین می رود به طوری که ترمیم آنها در آینده پر هزینه و ناممکن خواهد بود.